سروشسروش، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

بزرگ شدن پسرمان

پنجمین مروارید

سروشی در تاریخ 920709 متوجه رویش دندون کوچولوت شدم ایشالا بقیه دندانهات هم به راحتی در بیان توضیح اینکه آنهایی که با ضربدر خط خوردن دندانهای در آمده و دایره جای دندانی است که در حال رشد است ...
19 مهر 1392

واکسن یکسالگی

پسر نازم دیروز در تاریخ 920709 واکسن یکسالگیتو زدی اینقدر راحت بود که نگو حتی متوجه سوزن زدن هم نشدی و گریه هم نکردی فقط بهمون گفتن ممکنه 7 الی 10 روز دیگه علائم سرماخوردگی داشته باشی ویروس زنده الان توی بدنته تا بدنت مقاومت کنه
10 مهر 1392

12 ماهگی سروش

سروش عزیز 12 ماهه شدی باورم نمیشه 365 روز را در کنار هم سپری کردیم البته با فاکتور از 9 ماه 4 فصل را گذراندیم چه روزهایی خیلی زود گذشت دیگه برای خودت آقا شدی گریه هات خنده هات همه فقط تو خاطرهمون موند و لحظه هایشم ثبت دوربین شد مهمترین سال زندگیت را گذراندی تویی که حتی توان غلت زدن نداشتی الان دو قدمی راه میری خیلی مهمه برای هر کار جدیدی که انجام میدی کلی من و بابات ذوق میکردیم از گرفتن اجسام گرفته تا غلت زدن و نشستن و چهار دست و پا رفتن و غذا خوردن و وایسادن و راه رفتن و سرسری کردن بای بای کردنو دست دسی کردن و..... خیلی چیزای دیگه خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که یه فرشته کوچولوی مهربان و نازو به ما امانت داده تا ازش مراقبت کنیم و بهش کمک...
2 مهر 1392

11 lماهگی سروشی

سروشی دیگه 11 ماهه شدی و چیزی تا تولدت نمونده همش به خودم پارسال این موقع ها میگفتم کی به دنیا میای چه شکلی سخته بچه داری شیطونی گریه اویی 100 سوال هر روز ذهنمو مشغول میکرد حالا میبینم شوخی شوخی همه چی چه زود گذشت 1 سال  باورم نمیشه بزرگ شدی دیگه داری را میری همون روز 2 شهریور بردیمت دکتر برای چکاپ وزنت شده بود 8:700 قدت 7٨ و دور سرت هم 47 خیلی بلا شدی عاشقه اینی که فقط یکی بشینه باهات بازی کنه و تو هم بخندی از فعالیت های فیزیکیت بگم داری تمرین میکنی که مستقل وایسی اما هنوز خیلی میترسی و احتیاط میکنی تو این دو روز گذشته یه 10 ثانیه ای وایسادی و خودت خیلی کیف کردی راستی اینم بگم که خیلی از خودت شکلک در میاری و چشاتو جمع میکنی ب...
31 شهريور 1392

اولین قدم سروش

دیروز یعنی در تاریخ 920609 از میز جلوی مبل خودتو رسوندی به بغل بابات سه قدمی راه رفتی خیلی ذوق کردیم میدونستم که تلاش میکنی این کارو انجام بدی اما تنبلی کردمو دوربین پیشو نبود تا این لحظه را ثبت کنم ایشالا همیشه گامهایت استوار و محکم باشد ...
10 شهريور 1392

10 ماهگی سروشی

این ماه مرداد که عین برق و باد گذشت اصلا یادم رفته بود از 10 ماهگیت بنویسم این ماه دکتر نبردیمت و تغیرات قد و وزنیت هم نمیدانم منتظرم تا یازده ماهگیت بشه و ببریمت چکاپ. از کارها و شیطنتهات برات بگم یاد گرفتی که سریع هر جا رو بگیری و بلند شی وایسی تا دو هفته پیش وقتی وایمیسادی فقط میتوانستی در یک مسیر صاف راه بری اما الان دور هم میزنی اما بلد نبودی که بشینی که در تاریخ 920523 یاد گرفتی از حالت وایساده به حالت نشسته بنشینی و آزادی عملت بیشتر شد چون قبلش میشد تا مدتها وایمیسادی و میترسیدی بشینی دیگه برات بگم که خیلی بد غذا شدی فقط دوست داری خودت غذا بخوری و به ضرب آهنگ حسن کچل غذا میخوری . یه چند هفته ای هست که بای بای کردن را یاد گرفتی خ...
29 مرداد 1392